حق حبس و طلاق: آیا حق حبس مانع طلاق به دلیل عسر و حرج است؟
با سلام و احترام،
آیا زوجهای که باکره بوده و در پاسخ به راهنمای کامل">دادخواست الزام به تمکین از سوی زوج، به استناد ماده ۱۰۸۵ قانون مدنی از حق حبس خود (مشروط نمودن تمکین به دریافت کامل مهریه) استفاده کرده است، میتواند همزمان یا متعاقباً، با استناد به عسر و حرج (سختی و مشقت غیرقابل تحمل در ادامه زندگی مشترک)، دادخواست طلاق خود را به دادگاه تقدیم نماید؟
به عبارت دیگر، آیا استفاده قانونی زوجه از حق حبس، مانعی برای طرح دعوی طلاق بر مبنای عسر و حرج محسوب میشود یا خیر؟
پاسخ به سوال آیا حق حبس مانع طلاق به دلیل عسر و حرج است؟
سلام و عرض ادب خدمت شما دوست عزیز.
سوال بسیار هوشمندانه و دقیقی پرسیدید. این یکی از آن سوالات حقوقی است که در ظاهر ساده به نظر میرسد، اما در عمل میتواند سرنوشت یک پرونده طلاق را کاملاً تغییر دهد. بسیاری از افراد و حتی گاهی برخی همکاران غیرمتخصص، در این زمینه دچار اشتباه میشوند.
به عنوان یک وکیل طلاق در شیراز که پروندههای متعددی با همین موضوع داشتهام، اجازه بدهید به زبان ساده و خودمونی، اما کامل و جامع، این موضوع را برایتان باز کنم تا هیچ ابهامی باقی نماند.
پاسخ کوتاه و مستقیم:
بله، قطعاً میتواند! استفاده زوجه از حق حبس، نه تنها مانعی برای طرح دعوای طلاق به دلیل عسر و حرج نیست، بلکه در بسیاری از موارد میتواند یکی از دلایل و نشانههای اصلی همان عسر و حرج باشد. این دو موضوع هیچ تضادی با هم ندارند.
تحلیل کامل و خودمونی موضوع (چرا این دو با هم جور در میان؟)
بگذارید این دو مفهوم را از هم جدا کنیم و ببینیم هر کدام چه میگویند:
۱. حق حبس (ماده ۱۰۸۵ قانون مدنی):
- معنی ساده: این یک حق قانونی و شرعی برای زن است. قانون میگوید: "خانم محترم! تا زمانی که کل مهریهات را (که یک دین و بدهی بر گردن شوهرت است) دریافت نکردهای، *میتوانی* از ایفای وظایف زناشویی (تمکین خاص) خودداری کنی."
- شرط مهم: این حق فقط برای زن باکره است. یعنی اگر حتی یک بار تمکین کرده باشد، دیگر نمیتواند از این حق استفاده کند.
- ماهیت حق: این یک حق *مالی* است. مثل این است که شما یک ماشین میخرید و میگویید تا پولش را کامل ندهی، ماشین را تحویل نمیدهم. این یک اهرم فشار قانونی برای گرفتن مهریه است.
- نتیجه: وقتی زن از حق حبس استفاده میکند، دادگاه نمیتواند او را به زور به تمکین وادار کند. در واقع، دادخواست "الزام به تمکین" شوهر، رد میشود. زن ناشزه (نافرمان) محسوب نمیشود و نفقه او هم همچنان برقرار است.
۲. عُسر و حَرَج (ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی):
- معنی ساده: یعنی "کارد به استخوان رسیدن". یعنی ادامه زندگی مشترک برای زن، همراه با سختی و مشقت غیرقابل تحملی است که عرفاً نمیتوان از او انتظار داشت آن را تحمل کند.
- ماهیت: این یک مفهوم *وضعیتی* و *روانی-اجتماعی* است. به شرایط زندگی زن برمیگردد.
- مصادیق (مثالها): اعتیاد مضر شوهر، ضرب و شتم، ترک زندگی مشترک برای مدت طولانی، محکومیت به حبس، و مهمتر از همه "سوء رفتار مستمر زوج که ادامه زندگی را برای زوجه غیرقابل تحمل کند."
چگونه این دو به هم گره میخورند؟ (نقطه اتصال کلیدی)
حالا بیایید سناریوی شما را کنار هم بچینیم:
- یک خانم جوان عقد کرده و هنوز باکره است.
- به هر دلیلی (مثلاً عدم تفاهم، رفتار بد شوهر، عدم تهیه مسکن مناسب)، زندگی مشترک را شروع نکرده است.
- شوهر به جای حل مشکل، به دادگاه میرود و دادخواست "الزام به تمکین" میدهد.
- خانم در دادگاه حاضر میشود و به صورت کاملاً قانونی میگوید: "طبق ماده ۱۰۸۵، اول کل مهریه من را نقداً بدهید، بعد من تمکین میکنم." (استفاده از حق حبس)
- دادگاه هم حرف خانم را تأیید و دعوای شوهر را رد میکند.

حالا سوال اینجاست: آیا این خانم باید تا آخر عمر در این وضعیت "عقدکرده بلاتکلیف" باقی بماند؟
قطعاً خیر! و اینجاست که "عسر و حرج" وارد میشود.
رفتار شوهر در این سناریو، خودش میتواند مصداق بارز سوء رفتار و ایجاد عسر و حرج باشد:
- بلاتکلیفی: نگه داشتن یک زن در حالت عقدکرده برای مدتی طولانی، بدون پرداخت مهریه و بدون شروع زندگی مشترک، او را در یک وضعیت بلاتکلیف و معلق قرار میدهد که به خودی خود عذابآور است.
- فشار روانی: اینکه مرد به جای حل ریشهای مشکلات، همسرش را با دادخواست تمکین تحت فشار قانونی قرار میدهد، نشاندهنده عدم حسن نیت و سوء رفتار اوست.
- عدم تأمین آینده: مردی که توانایی یا تمایلی به پرداخت مهریه (که اولین دین او به همسرش است) ندارد، چگونه میخواهد یک زندگی را اداره کند؟ این رفتار میتواند نشانهای از عدم مسئولیتپذیری باشد که ادامه زندگی را برای زن سخت میکند.
بنابراین، وکیل زن میتواند در دادخواست طلاق اینگونه استدلال کند:
"ریاست محترم دادگاه, موکل بنده (زوجه) به دلیل عدم پرداخت مهریه، قانوناً از حق حبس خود استفاده نموده است. اما زوج به جای حل مسالمتآمیز موضوع و پرداخت دین خود، موکل را برای مدتی طولانی (مثلاً یک یا دو سال) در وضعیت بلاتکلیفی مطلق رها کرده است. این وضعیت معلق، فشار روانی شدید و از بین رفتن فرصتهای اجتماعی و فردی برای یک زن جوان، مصداق بارز عسر و حرج و سوء رفتار مستمر زوج بوده و ادامه این عقد صوری برای موکل غیرقابل تحمل است. لذا تقاضای صدور حکم طلاق را داریم."
توصیه نهایی از زبان وکیل طلاق در شیراز:
دوست عزیز، به هیچ وجه فکر نکنید که استفاده از یک حق قانونی (حق حبس) شما را از حق قانونی دیگر (طلاق به دلیل عسر و حرج) محروم میکند. این دو کاملاً در کنار هم قابل استفاده هستند.
مهم این است که بتوانید به درستی برای قاضی توضیح دهید که چگونه این وضعیت بلاتکلیفی و عدم اقدام شوهر برای حل مشکل، زندگی شما را به سختی و مشقت انداخته است. جمعآوری اسناد و مدارک، مانند تاریخ دادخواست تمکین شوهر، مدت زمانی که از آن گذشته، و نشان دادن اینکه هیچ تلاشی از سوی او برای پرداخت مهریه و شروع زندگی صورت نگرفته، بسیار کلیدی است.
اگر در چنین شرایطی هستید، قویاً توصیه میکنم قبل از هر اقدامی، از راهنمایی یک وکیل متخصص استفاده کنید. گاهی یک مشاوره رایگان طلاق در شیراز میتواند مسیر پرونده شما را روشن کرده و به شما کمک کند تا با بهترین استراتژی حقوقی وارد دادگاه شوید و از تضییع حقوقتان جلوگیری کنید.
موفق باشید.
نظرات